۱۳۸۹ آذر ۹, سه‌شنبه

گیرم که رفتی

حتا اگر تنهایم بگذاری
تورا،
خیال تورا
ترک نخواهم گفت.
با تو حرف خواهم زد- خیالی -
از تو - خیالی -
برای بقیه ، داستان ها باز خواهم گفت
برای زندگیت،
زندگیمان
داستانی پر از خنده ی بادبادک ها
خلق خواهم کرد
با تو به تهران می روم
با تو به کارگاه سید علی می روم
با تو تمام کوچه های آرزوهای دیروز را
رد خواهم کرد
در تمام کوچه ها بلند بلند برایت
داستان ِ سالواتور دیویتا را خواهم گفت
با بغض در چشمانت نگاه خواهم کرد وُ
آهسته می گویم:
" تورا می پرستم " !
گیرم که چند نفری هم
دلشان برایم سوخت وُ گفتند:
بیچاره خل شده،با اجنه حرف می زند
گیرم اصلاً ، هرگز تو نفهمی
عمق پرستش را ؛
گیرم تو نباشی، تو بر نگردی ،
من تو را ،
خیال تو را
ترک نخواهم گفت.
پرا

http://www.4shared.com/audio/yv6gPb-t/___online.html

۱۳ نظر:

عرفانه گفت...

چرا پوریا ؟

در این چند صباح بی خبری

چه پیش آمده که اینطور

غمی سنگین در شعرت موج می زند ؟

دلم هری ریخت پایین

چیزی بیش از این بگو

Unknown گفت...

چاره‌ای نیست. باید ساخت. ولی چیزی را نمیشود فراموش کرد.

prana گفت...

حرف های ما هنوز ناتمام
تو نگاه می کنی
وقت رفتن است،
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از آن که با خبر شوی
لحظه ی عظیمت ِ تو ناگزیر می شود
آه...
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود دیر می شود

شاسوسا گفت...

زیبا مث همیشه...تازه حالت شده شبیه من!

prana گفت...

حال من شبیه هیچ کس نیست
من غریبه ام

شاسوسا گفت...

باشه...تو غریبه...منم 1غریبه دیگه....اما حاله شعرت قشنگ تر از حس غریبگی بود ....

سیم مشتاقی که پوسیده... گفت...

پیام خصوصی:
من با خودم هم غریبه ام رفیق....
چقد دلم برات تنگ شده...



پیشنهاد؟ بگو. حتما.

ناشناس گفت...

خصوصی:

ترس؟!
هه!
از چی قراره بترسم؟!!
از اینکه یه رفیق بهم زنگ بزنه؟
نه حاجی! بحث ترس نیست. من چیزی برای ترسیدن یا ترسیده شدن ندارم.
گوشیم خاموشه.شماره اینه 09390849229
گوشمو دزد برد؛ سیمکارت سوزوندم؛ دیگه روشنش نکردم.

اون جابجایی که گفتی رو انجام دادم؛ ببین چطور شد!

بعدشم!
البته که میتونی استفاده کنی ازش.
کلمه ها تا وقتی مال آدممند که روی کاغذ نیومده اند. وقتی از ذهنت خارج شد، دیگه صاحبشون نیستی!

دلتنگتم رفیق.
بهت زنگ می زنم.
حالم خوب نیست.
نفس کشیدنم، تنها؛ تلاشی بیهوده برای زودتر جان کندن است. همین....

شاسوسا گفت...

یادمه دفعه اولی که تو 360 اومدم پیجت این رنگی بود....چه رنگ آشنایی!!!!

prana گفت...

رنگ
ر
ن
گ
360 جای خوبی بود؟
هیچ جیز مثل ِ روز نخست ِ خندان بودن ِ ستاره ها نمی شود
نه دستان ِ تو
نه چینی بند زده ی مادربزرگ

ميثاق گفت...

بعضي ها اينقدر خوشون را جا ميزارن
كه ديگه نيمتونن برگردن!

فرزانه گفت...

خوش به حال پری!خوش به حالِ تو چه حالِ پری واری داری

prana گفت...

میثاق آدماجا می مونن
یعنی راستشو بخوای جا موندن
خیلی وقته
فرزانه جان! مرسی،ممنونم