ساده بخند!
مگذار حاجی فیروز
نومید شود از لبخند ِ محتمل تو
ساده بخند!
سالی یک روز است
همین یک روز است.
هر روز
هر روزت
هرروزتان
همین یک روز باد
ببین پری!
ببین چه زیبا مولکول- مولکول ِ این سرزمین
به وجد آمده است!
نبینم نخندی وُ این خاک
به آتش ِ زیر خاکستر کـُـفر گوید،
نبینم بگریی وُ
آب زیر ِ پای اسیران ِ آزادی بریزی
آخر آنجا زمینش سرد است
ساده بخند!
بلند بخند
آنقدر بلند
که هیچ زمینی سرد نماند
که هیچ آتش زیر خاکستری
از روز آمدن باد نومید نباشد
که من تا ابد ِ ابدیت
به خدا ،
به زمین ،
به ایران زمین
بلند بگویم:
ساده بخندید
که پری
امروز برای من خندیده است.
پرا
29/12/89
21:13
اهواز
اتاق
۵ نظر:
پری شما مرا یاد "ری را "می اندازد...کتاب نمه ها ونشانی های سید علی صالحی...
بله متاسفانه
یا شاید هم خوشبختانه
مرسی ک اومدی
پری،لبخند در تلفظ نامت ضرورتیست
lاوهوم
میثاق خدایی خیلی دوس دارم تفکرتو
آره
یه بار بگید پرییییییییی
ی آخر لبخند میاره
مرسی میثاق
مرسی
دلم بدجورهوای اینجارو کرده بود پوریابدجور!
ارسال یک نظر